تصویر ذهن من

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

به طبیعت هر چیزی برگردیم

تاحالا خیلی درمورد حجاب فکر کردم و جدیدترین نتیجه ای که بهش رسیدم اینه که من چرا باید زیبایی های طبیعیمو مخفی کنم؟ این توو طبیعت یه دختر جوونه که دوست داشته باشه بقیه زیباییشو تحسین کنن. چرا باید علیه این طبیعت بلند شد؟  مساله اینه که پیروی از طبیعت هر چیزی همیشه سالم ترین انتخابه.    دیروز که داشتم به این موضوع فکر می کردم یه لحظه این جمله ی معروف از ذهنم گذشت که "حجاب و غیر حجاب مهم نیست؛ رفتار آدم باید سنگین باشه."  بعد یکی توو گوشم آروم گفت: "یعنی چی که رفتارت سنگین باشه؟؟" اینکه صدای خنده ت بلند نشه؟ اینکه شاد نباشی؟ اینکه آروم حرف بزنی؟ اینکه مدام خ تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 22:32

روزنوشت٥

الان ساعت 9:30 صبحه و من تازه کلاسم تموم شده و روبروی بوفه ی بهداشت نشستم و یه املت سفارش دادم. صبح ریاضی فیزیک داشتیم و همون اول که استاد اومد سرکلاس, گفت امروز یه مبحثی رو میخوام بگم که خیلی چالش برانگیزه و من گفتم به به...کارمون دراومد!! موضوع درس دستگاه های مختصات غیر همسانی بود که باید با چند تا دوران پی در پی در راستای محور هاشون, دو تا مختصات رو بر هم منطبق می کردیم و به راستی دهن سرویس کن بود!! استاد این جلسه فقط بیست دقیقه درس داد و کل کلاس چهل و پنج دقیقه بیشتر طول نکشید. بقیه ی زمان هم یه جنگی توو کلاس راه افتاده بود که بیا و ببین!! همه داشتن سر مطلب با تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 22:32

روزنوشت۶

هرچه را همان گونه که هست, باید پذیرفت. سیلوی کسی نبود که از هزار بلهوسی که در درونش می گذشت, آشوبی به دل راه دهد! می آیند و بعد هم می روند. هر چیز خوب و خوشایند ساده و طبیعی ست. آنچه هم که نه خوب است و نه خوشایند, درست به همان اندازه طبیعی ست. خواه خوب باشد و خواه نباشد, من فرو می دهمش و به زودی می بینی که گذشته است و رفته! این همه ادا برای چه؟...   امروز که داشتم توو احساسات عمیقم غرق می شدم و حالم لحظه به لحظه بدتر می شد, یاد این بند "جان شیفته" افتادم و فورا اومدم به سطح. الان دارم می فهمم که چرا پیمان آزاد تاکید داره که به احساساتم به عنوان یه سری حالت کاملا گذرا تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 22:31

روزنوشت٧

امروز با فایزه رفتیم و یه انسان جدید رو دیدیم. البته جدید برای من.  خب من با ذهنیت خیلی خوبی رفتم سراغش ولی در نهایت با آدم متفاوتی مواجه شدم. اون یه آدم شدیدا برنامه ریزی شده بود که یه سری ملاحظات اجتماعی رو یاد نگرفته بود.  خب بذار یه ذره جزیی تر توضیحش بدم. ما حدودای ساعت دوازده رفتیم پیتزا پنتری که محیطش بسیار زیبا بود! و غذاش هم عالی! نون پیتزاش نازک و ترد بود و خمیر اضافه هم نداشت. علی استیک مرغ سفارش داد که بیشتر ازین که خوش مزه باشه, خوشگل بود. وقتی غذا شو آورد, انگار مرغه هنوز داشت می پخت و خیلی صدای خوبی داشت: صدای سرخ شدن. توو این دیدار سه چهار ساعت تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 22:31

اراده, فرزند محیط

گاهی احساسم درباره ی زندگی اینه که من فقط هستم؛ بدون هیچ نقش موثری. دیدی وقتی توو فامیل همه نشستن و دارن در مورد آینده ی تو حرف میزنن_ بدون اینکه ازت نظری بخوان_ چه حس مزخرفی بهت دست میده؟ تو فقط حضور داری, بدون اینکه نظرت اهمیت داشته باشه. یا بهتره بگم که تو مثل بازیگری هستی که فقط میتونه توو قالب نقشی که بهش دیکته شده بازی کنه. حالا منم دقیقا همینم: انگار زندگی و خدا و شرایط نشستن دور هم و دارن در مورد من تصمیم میگیرن. منم همون بچه ی بی زبون که فقط داره حرف بزرگتر ها رو می شنوه. هر چند که اون بزرگتر ها خیلی هم آدم های بدی نیستن؛ ولی خب کی دوست داره آزادیش گر تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 15:20

آنت

شخصیت آنت که تا اندازه ای متمایز از دیگران بود و رفتار گاه سرد و گاه گرم و پرشوری که داشت؛ جهش های تند و ناگهانی عواطف سرکشش که در سرشتی چنان خویشتن دار مایه ی شگفتی می شد, چیزکی غریب و پر توقع و آمرانه که _بی آگهی خود او _ در او نهفته بود, و حتی در ساعاتی که جانش با خاکساری سودایی به آرزوی تفویض خویشتن آغشته بود, پرتو هایی از آن بیرون می زد که این همه دختران جوان همسال او را, که بی شک بدو ارج می نهادند و با احتیاط و از دور زیر نفوذ مغناطیس او می رفتند, از او می رماند.   پ ن: همذات پنداری با بعضی از شخصیت ها اجتناب ناپذیره.   تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : آنتالیا,آنتی ویروس,آنتونی رابینز,آنتوان چخوف,آنتی ویروس برای اندروید,آنتی ویروس رایگان,آنتونی هاپکینز,آنتی هیستامین,آنتن,آنتروپی, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 0:57

'(روزنوشت۴)

امروز بعد از اون بی اعصابی مذکور, داشتم همینجوری گالری تبلتمو نگاه می کردم که یه عکسی رو دیدم که فهرست چند تا اپ درمورد "آرامش" رو تووش نوشته بود. اردلان اون عکسو فرستاده بود و من تا امروز فرصت نکردم_یا شایدم ضرورتش پیش نیومده بود_ که نگاهی بهش بندازم. اول فهرست برنامه ی calm بود که دانلودش کردم و اولین بخشش رو پلی کردم: بخش رلکس کردن آخر باشگاهم رو یه کسی به انگلیسی شروع کرد به گفتن. با این تفاوت که ما توو باشگاه دراز می کشیم و اون خانومه گفته بود که نشسته تمرکز رو انجام بدیم. و البته صدای دریاچه هم پخش می شد که بی نهایت آرامش بخش بود.  بعد از چند دقیقه تمرکز, تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 11 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 12:28

روزنوشت۴

چه روزهای بدی!  گاهی بدی ها و خوبی های زندگی طوری بهم تنیده میشن که تشخیص کیفیت موقعیتی که درش قرار داری واقعا سخت میشه: هجوم احساس ها و تفکرات ضد و نقیض! امروز آخرین روز چهار روز تعطیلیه و من دو روز اول رو شدیدا مریض بودم. روز اول سرماخوردم و روز دوم تب کردم.  الان هم نفسم ناراحته هنوز.  تصمیم داشتم توو این چند روز به درسام برسم و رو چند تا مبحث وقت بذارم. ولی بجز همون دو ساعت مطالعه ی دیشب, هیچکاری نکردم.  امسال اولین سالی بود که عاشورا و تاسوعا هیچ مراسمی نرفتم. که البته ربطی به مریض بودنم هم نداشت. یه فشاری رو از دوشم برداشتم. البته اینم بگم که دیشب روو ت تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 13 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 7:28

روزنوشت ٣ (هیولای پوشالی)

امروز یه اتفاق جالب افتاد: داشتم مکانیک تحلیلی می خوندم و هر چقد تلاش می کردم مبحث ماتریس تبدیل رو نمی فهمیدم. واقعا دلم می خواست که بفهمم.  بعد از گوگل کردن و تمرکز روی کتاب که بی نتیجه بودن, داشتم از فهمیدن مطلب ناامید می شدم و به این فکر می کردم که از کدوم یکی از بچه ها سوالمو بپرسم؛ بعد گفتم خب حالا بذار به حل المسائل هم یه نگاهی بندازم و در کمال تعجب دیدم که جواب سوالم یه نکته ی بسیار ظریف و ریز بود. مساله حل شد و من فقط گفتم خدایا شکر! الان واقعا حس خوبی دارم که "ماتریس تبدیل" رو فهمیدم! نتیجه اینکه وقتی ما یه چیزی رو نمی فهمیم, ذهن ما یه هیولا ازش می ساز تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 15:45

نجابت

خاله مرجان تو تلگرام پیام گذاشته بود:

يك قسمت از درسم درمورد ارزشهای اجتماعیه.

من بنظرم اومد راجع به نجابت بنويسم دیدم اصلا معادل آلمانی نداره. باورت ميشه؟

يعنی مفهومش تعريفی نداره. نهايتا میشه صداقت با جسمت و يا شريك زندگيت.

تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نجابت,نجابت یعنی,نجابت اسب,نجابت زن,نجابت دختر,نجابت به انگلیسی,نجابت شیرازی,نجابت من بهانه تو,نجابت زنان,نجابت مرد, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 16:08

خانه ی برناردا آلبا

به پیشنهاد محدثه نمایشنامه ی "خانه ی برناردا آلبا" رو خوندم و در حین داستان مدام از خودم می پرسیدم که دخترای برناردا چطور با مادرشون رابطه ی مسالمت آمیزی دارن و این شرایط خفقان رو تحمل می کنن؟! یکم فکر کردم و جواب سوالم رو پیدا کردم: همون طور که من این شرایط رو تحمل می کنم. اینجا خونه ی برناردا آلباست که تعصب و خشک مغزی و عقده از در و دیوارش میره بالا. نه تنها این خونه, این محله, این شهر و این جامعه. همه باهات دشمنن. دشمنایی که لبخند رو لب هاشونه. از پدر و مادرت بگیر تا فامیل و دوست و مردم توو خیابون. دشمنی شون از همین جا شروع میشه که به کوچکترین تغییری که می ک تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : خانه ی برناردا آلبا,نمایشنامه خانه ی برناردا آلبا,نمایش خانه ی برناردا آلبا,دانلود نمایشنامه خانه ی برناردا آلبا, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 47 تاريخ : جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 23:58

تنها

دیشب یاد یه فیلمی افتادم به اسم "تنهای تنهای تنها".

خاله مرجان اومد یکی از تنها ها رو برداشت؛ شدم تنهای تنها...

 

پ ن: تنهایی بد نیست؛ آدمو قوی می کنه. منتها تنهایی مشروع!

 

تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : تنهایی,تنها,تنهایی لیلا,تنهای وحشی,تنهام,تنها در خانه,تنهايى,تنهایی پر هیاهو,تنهای,تنها ماندم, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 15 تاريخ : جمعه 16 مهر 1395 ساعت: 23:58

انسان ذهن است و دیگر هیچ

این کتاب اخیرم, مثل مامان دومم می مونه. هر وقت نا میزون میشم, میرم سراغش و یه دو صفحه ازش می خونم و آروم میشم و گاها تصمیم های جدید می گیرم. همیشه هم یه حرفی برای زدن داره برام.  جالب اینه که گاها گره هایی رو باز می کنه که خاله مرجان, اردلان یا حتی دکتر هم از پسشون بر نمیان. یه جورایی منو به واقع بینی بدون لفاظی دعوت می کنه و همین بهم آرامش میده.  مهمترین ویژگیش هم اینه که داستان نمیگه برام. صریح و شفاف و منطقی حرف می زنه؛ مستقل از هر نوع جهت گیری و نگرش خاصی. شاید اگه یه کسی خیلی برام ارزش داشته باشه,  به خوندن این کتاب دعوتش کنم.     تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : انسان ذهن است و دیگر هیچ,انسان ذهن است و ديگر هيچ,کتاب انسان ذهن است و دیگر هیچ,دانلود کتاب انسان ذهن است و دیگر هیچ,خرید کتاب انسان ذهن است و دیگر هیچ, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت: 17:51

با مخاطب احتمالی

سعی کردم نوشته هامو برای "بچه های توی خونه" ننویسم؛ یا مخاطب مشخص داشتم, یا برای خودم نوشتم.

وبلاگ شخصی اسمش روشه: یه تصویری از تفکرات و حالاتت؛ به هر کیفیتی که خودت دوست داری.

یعنی وبلاگ جای بحث و جدل و رو کم کنی و اثبات حقانیت چیزی(!) نیست.

من اگه دنبال این چیزا بودم, همین پستا رو توو اینستا منتشر می کردم...

 

 

تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 22:38

دفاع مقدس

دیروز سر کلاس دفاع مقدس استاده از همه پرسید که چه ضرورتی توو مطالعه دفاع مقدس می بینید؟

به من که رسید گفتم ضرورتی نمی بینم؛ چون فکر نمی کنم چیزی ارزشمندتر از جون آدم وجود داشته باشه. 

گفت پس چرا این درسو برداشتی؟

گفتم بالاخره باید واحدا رو به حدنصاب رسوند دیگه...

 

بعد حس کردم بچه ها میخوان خونمو بریزن.

تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wemydiary2po بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 6:28

داروی بی حوصلگی

به طرز عجیبی داروی بی حوصلگی و بی اعصابیمو توو انجام کارهای جدی و گاها سخت دیدم.

شروعش سخته ولی وقتی ذهنت رو درگیر یه کار جدی کنی, از بی حوصلگی دور می شی؛ ذهنت بی حوصلگی رو فراموش میکنه.

درس گزینه ی خوبیه توو این شرایط؛ مخصوصا اگه محاسباتی باشه.

 

 

تصویر ذهن من...
ما را در سایت تصویر ذهن من دنبال می کنید

برچسب : داروی بی حوصلگی,داروی رفع بی حوصلگی,درمان دارویی بی حوصلگی,دارو برای بی حوصلگی,داروی گیاهی برای بی حوصلگی,داروی درمان بی حوصلگی,داروی ضد بی حوصلگی,داروی گیاهی بی حوصلگی,داروی برای بی حوصلگی,داروی گیاهی ضد بی حوصلگی, نویسنده : wemydiary2po بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 4 مهر 1395 ساعت: 11:25

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه